داستان فکتا

در یک از شبهای قشنگ بهاری سال 98 بود که ایده ساخت یک سایت درمورد جنبه های خوب تکنولوژی به سرمون زد. البته اولش نمیدونستیم اسم ایده مون رو چی بذاریم. فقط میدونستیم که دوست داریم درمورد دنیای فناوری بیشتر بدونیم و این دونسته ها رو با بقیه شریک بشیم.
میدونستیم که عاشق بازی های کامپیوتری هستیم، میدونستیم فیلم ها بخش مهمی از زندگیمون رو تشکیل دادن، میدونستیم بدون موزیک روزمون شب نمیشه، و البته، میدونستیم بدون کتاب نمیشه زندگی کرد! پس درکل میدونستیم سایتمون باید درمورد چی باشه. ولی یه سوال: اسمشو باید چی میذاشتیم؟!
این قضیه تقریبا یه روز از ما وقت گرفت. به هر چیزی که بگید فکر کردیم: از آتنا ( الهه خرد و دانایی ) و تایفون ( یک هیولای افسانه ای) گرفته تا … درنهایت، تصمیم گرفتیم اسمشو بذاریم تکنولوژی فارسی! ولی یه مشکل بود: این اسم هم درازه، هم قبلا خیلیا استفاده کرده بودن. ولی ما دوستش داشتیم! پس اسم رو پیچوندیم، مخفف کردیم، برعکسش کردیم، و نتیجه عالی بود: فکتا! (میدونم پیچیده شد، یکم روش فکر کنید درست میشه)
فکتا توسط دوتا جوون توی این مرز پر گهر اداره میشه. دوتا آدم بی ربط، از دوتا رشته تحصیلی کاملا بی ربط، یعنی حقوق و دامپزشکی! تنها نکته مشترک این دوتا آدم، علاقه شدیدشون به تکنولوژیه، و البته، دانشگاه مشترکی که توش درس میخوندن: دانشگاه تهران!
با اینکه ترکیب عجیبی ساختیم، اما همراهتون هستیم، با اسمی که دوستش داریم (فکتا) و موضوعاتی که عاشقشیم، و قراره بترکونیم. همراهمون باشید!